کوه ادعای صهیونیستها موش زائید
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۳۷۱۲
عملیات ناموفق و تروریستی رژیم صهیونیستی با استفاده چندین ریزپرنده علیه پایگاه هشتم شکاری نیروی هوایی ارتش عمق سردرگمی و لاف زنی این رژیم در برابر ایران را نشان داده و نتیجهای معکوس درپی داشت.
به گزارش ایرنا، بامداد روز جمعه ۳۱ فروردین ماه خبرهایی مبنی بر فعال شدن سامانههای پدافند هوایی شهر اصفهان بر علیه چند ریز پرنده در نزدیکی منطقه هوایی شهید بابایی (پایگاه هشتم شکاری) نیروی هوایی ارتش در رسانهها مخابره شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرچه در همان دقایق آغازین این عملیات حقارت بار، با مقابله یگانهای منطقه پدافند هوایی مرکزی کشور مستقر در اصفهان، شکست این پروژه صهیونیستی معلوم و مبرز گشته بود، ولی پروپاگاندا رسانهای غرب و به خصوص حامیان رسانهای آنان در رسانههای فارسی زبان ضدانقلاب سعی در بزرگسازی این عملیات حماقت بار صهیونیستها داشتند.
صهیونیستها و یک عملیات ضعیفدر ساعات پس از این عملیات، سیاستمداران سرشناس اسرائیلی و رسانههای صهیونیست به سرعت به انتقاد از این عملیات پرداخته و آن را خجالت بار و ضعیف توصیف کردند.
در همین زمینه «ایتمار بن گویر» وزیر امنیت داخلی اسرائیل در واکنش به عملیات ادعایی صهیونسیتها در اصفهان آن را «مسخره» نامید و با انتقاد از حمله ریز پرندهها، آن را «ضعیف» خواند.
این موضع گیری بن گویر جدای از قبول مسئولیت ناخواسته این عملیات از سوی رژیم صهیونیستی، اختلافات داخلی شدید در کابینه اسرائیل را به وضوح نشان داده و نشانگر شکست این عملیات حتی در سطح رسانههای داخلی رژیم اشغالگر است.
یائیر لاپید رئیس معارضان کابینه اسرائیل در همین زمینه عنوان داشت: هیچ وقت تا الان یک وزیر در کابینه امنیتی چنین لطمه سنگینی به امنیت کشور، وجهه و جایگاه آن نزده بود. بنگویر با یک توئیت یک کلمهای نابخشودنی توانست اسرائیل را از تهران تا واشنگتن مضحکه و شرمنده کند.
شکست این عملیات در سطح افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی در حدی بود که حتی شبکه اینترنشنال که پیوند نزدیکی با اسرائیل دارد نیز در خبری درباره واکنش احزاب سیاسی در اسرائیل این عملیات را «عروسکبازی» نامید.
ژوتام کانفینو سردبیر و خبرنگار اسرائیلی نیز با اشاره به سخره گرفتن حمله اسرائیل در بین شهروندان صهیونیست عنوان داشت: مردم اسرائیل این حمله را یک حمله «بهدردنخور» میخوانند.
منشه امیر تحلیلگر صهیونیست نیز در زمینه عملیات ناموفق و حداقلی اسرائیل با اشاره به توان محدود این رژیم در برابر ایران عنوان داشه: با توجه به همه محدودیتها، این همه چیزی بود که اسرائیل میتوانست؛ ما نمیتوانیم همزمان در چند جبهه بجنگیم. اسموتریچ و بنگویر از این حمله اسرائیل ابراز ناخرسندی کردند؛ من هم نظرم همین است، جواب اسرائیل همسطح با حمله ایران نبود؛ اما اسرائیل اولویتهای دیگری از جمله غزه و حزبالله لبنان دارد که میتوانند اسرائیل را فلج کند.
مضحکه عامرژیم صهیونیستی طی روزهای پس از عملیات غرورآفرین وعده صادق، با جنگ روانی و رسانهای شدید برعلیه کشورمان، سعی در ایجاد وحشت و ترس در ایران داشت. رسانههای این رژیم و مقامات ارتش اسرائیل و همچنین کابینه جنگی این رژیم جعلی سعی در ایجاد جو روانی به واسطه تهدید حمله به ایران داشتند.
گرچه این تهدید در دید افکار عمومی مضحکانه به نظر آمده و کوچکترین تاثیری در سطح ملت ایران نداشت، قدرت بازدارندگی ایران موجب این شدن که حامیان غربی رژیم صهیونیستی مکررا با هشدار به سردمداران این رژیم، آنان را از هرگونه عملیاتی بر علیه ایران بر حذر داشته و عدم پشتیبانی خود از اسرائیل را در صورت ادامه دار شدن تقابل با ایران و همچنین پاسخ ایران به حمله اسرائیل اعلام دارند.
در چنین شرایطی کابینه جنگی اسرائیل از یک سو، تحت فشار صهیونیستهای افراطی برای پاسخ به حمله کشورمان قرار داشت و از سویی دیگر این رژیم با ترس از قدرت بازدارندگی ایران و همچنین تهدیدات مکرر مسئولان و فرماندهان عالی رتبه کشورمان روبرو بود. عامل سومی که تصمیم گیری برای اسرائیل را دشوارتر و شرایط را برای این رژیم پیچیدهتر کرده، فشار ابرقدرتهای غربی به خصوص آمریکا بر این رژیم برای عدم واکنش به عملیات وعده صادق ایران و همچنین عدم گسترش درگیری شده است.
در همین زمینه شبکه خبری سی ان بی سی آمریکا نیز در روز سه شنبه با اشاره به جلسه روز دوشنبه ۲۷ فروردین کابینه جنگی اسرائیل عنوان داشت: کابینه جنگی اسرائیل بین گزینه خویشتن داری و انتقام علیه ایران قفل شده است.
این شبکه همچنین اظهار داشت: درحالیکه اسرائیل وعده تلافی علیه ایران داده، اما از آنها خواسته شده تا خویشتنداری نشان دهد. جلسه دوشنبه کابینه جنگی پنج نفره اسرائیل به ریاست بنیامین نتانیاهو، بدون اظهار نظر در مورد اینکه آیا دولت به تعهد خود مبنی بر تلافی عمل میکند یا به درخواستها از سوی رهبران بینالمللی برای پاسخ سنجیده رضایت میدهد، به پایان رسید.
در کنار سه عاملی که تصمیم گیری را برای صهیونیستها دشوار و پیچیده کرده است، عوامل مهم دیگری نیز باعث استیصال و آچمز اسرائیل در صحنه شطرنج نبرد در منطقه غرب آسیا شده است.
یکی از مهمترین این عوامل، عامل اقتصاد جنگ و همچنین تاثیر گسترش درگیریها به اقتصاد منطقه غرب آسیا و به طبع آن جریان جهانی تجارت است.
از یک سو نوع و مدل جنگی اسرائیل که مبتنی بر جنگ افزارهای غربی گران قیمت بوده و همچنین تکیه این رژیم به شیوههای غربی نبرد که مبتنی بر جنگ افزارهایی است که تحمل نبردهای فرسایشی را نداشته منجر به این است که دست این رژیم برای هرگونه حمله به کشورمان که منجر به درگیری گسترده، طولانی و همچنین در سطح بالا باشد بسته باشد.
غرب پای خود را کنار میکشدیکی از اتفاقات ویژه در طی هفته گذشته، پس از پاسخ گسترده پهپادی و موشکی کشورمان به رژیم صهیونیستی، سلب هرگونه دخالت و مسئولیت از سوی غربیها و اعلام مکرر عدم حضور آنان در هر اقدامی بر علیه کشورمان است.
در همین راستا، بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در زمینه عملیات رژیم صهیونیستی در اصفهان عنوان داشت: واشنگتن در هیچ اقدام تهاجمی علیه ایران مشارکت نداشته است.
وزیر خارجه ایتالیا نیز ضمن اشاره به عدم هرگونه دخالتی از سوی آمریکا در حمله ناموفق رژیم صهیونیستی به کشورمان ابراز داشت: اسرائیل شب گذشته در لحظه آخر قصد خود را برای اقدام علیه ایران اطلاع داده است.
وی همچنین اعلام داشت: آمریکاییها به اسرائیل گفتهاند که در این حمله مشارکتی نمیکنند.
دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنمگرچه رژیم صهیونیستی سرمایهگذاری زیادی را برای بزرگ جلوه دادن این عملیات ناموفق مصروف داشته و حامیان فارسی زبان آن در رسانههای ضدانقلاب در حالی که حتی سران صهیونیست به شکست و مسخرهگی این حمله اشاره داشتند، سعی در موفق جلوه دادن این حمله و بازسازی بازدارندگی اسرائیل در برابر ایران دارند، ولی با شروع روز جمعه ۳۱ فروردین ماه، مردم اصفهان بدون کوچکترین واکنشی به این حمله، روز تعطیل خود را در تفرجگاههای شهر اصفهان سپری کردند.
ویدئوی جالبی از همخوانی سرودای ایران توسط مردم در کنار پل تاریخی خواجو در روزهایی که آب زاینده رود مجددا در اصفهان جاری است در رسانهها منتشر گردیده است. این زیباترین پاسخ مردم شهری است که همواره برای ایران و انقلاب سنگ تمام گذاشتهاند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل رژیم صهیونیستی جنگی اسرائیل کابینه جنگی صهیونیست ها رسانه ها علیه ایران بن گویر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۳۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغگویی BBC برای خونشویی
محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شدهاند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهههای گذشته به جنایت غیرانسانیشان بپردازند.
گزارشهای ارسال شده نشان میدهد در حال حاضر میلیونها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاستهای استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کردهاند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاستهای استکباری خود عقبنشینی و با توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمبارانهای صهیونیستها در امان باشند.
سندی جعلی برای انحراف افکار عمومی
روایت عجیب و غریب بیبی سی جهانی در خصوص درگذشت نیکا شاکرمی ـ که تاکنون به عناوین مختلف دستمایه سیاسی کاری و جعل نویسی رسانههای معاند قرار گرفته است ـ جزو آخرین تکاپوهای امپراتوری دروغین رسانههایی است که مأموریت آنها هیچ سنخیتی با اطلاعرسانی ندارد و مکلف هستند با انواع شبههسازیها به جو روانی جامعه جهت داده و مخاطبان را وارد بنبست بدبینی و هراس از رویدادهای جاری در جامعه کنند. اختصاص تیتر نخست این رسانه در شرایط کنونی که اقصی نقاط دنیا روی حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها مانور میدهند، نخستین فرضیه برای تشکیک در صحت این حادثه غمبار است که پیش از این به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و مستندات ذکر شده از سوی نزدیکان و خانواده مرحومه گویای زوایای این مسأله است پس تردیدی وجود ندارد که نبش قبر این اتفاق ناگوار در مقطع کنونی بازی در زمین سوخته و انحراف افکار عمومی از جنبشی جهانی است که قادر به ریشه کنی رژیم صهیونیستی از پهنه گیتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر در مورد دروغ بودن این خبر و این دست گزارشها این است که خودشان به این موضوع معترفند که سند ارائه شده در تدوین این مطلب حاوی چند تناقض است! بیبیسی گزارش خود را اینطور به پایان رسانده که «این اسناد میتواند ساختگی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد اسناد رسمی ایران و سایر مطالبی که در اینترنت در گردش بوده، جعلی است. بیشتر اسناد تقلبی بهراحتی قابل تشخیص هستند؛ زیرا بهطور واضح با قالب رسمی [نامههای ایران]متفاوت است. بهعنوانمثال، فاصلهها و سربرگ اشتباه است یا غلط املایی و گرامری دارد. شاخص دیگر، ادبیات نامه است که با سبک ارگانهای رسمی ایران مطابقت ندارد.» همین پاراگراف نمایی شفاف از این است که رسانههای وابسته و معاند، ابزارهای محوری در دستان اصحاب قدرت برای برساخت و بازنمایی واقعیات هستند. امپراتوری رسانهای غرب که پیش از این با وارونه ساختن حقایق خطی فولادی بین واقعیت سرزمینهای اشغالی و اطلاعات مخاطبان کشیده بود حالا دیگر نمیتواند، سرپوشی بر واقعیات بگذارد پس با موجسازی روی اخباری که توان جریحهدار کردن احساسات جامعه را دارد به مهندسی فرآوردههای خبری میپردازد.
تکاپوی شکست خورده برای احیای آشوب
حوزه اقتصاد و رسانه، دو بازوی اصلی نظام سلطه هستند که در جهت توسعه و تعمیق سیاستها و راهبردهای قدرتهای سلطهگر در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. رسانههای فارسی زبان وابسته به این قدرتها که این روزها بیش از سایر مواقع فعالیت دارند یکی از اجزای همین اعمال قدرت نظام سلطه هستند که در بزنگاههای آشوب و اغتشاش با تمام ظرفیت و توان خود به صورت شبانهروزی وارد میدان میشوند و با اتخاذ شیوههای غیراخلاقی جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و به گسترش روایت مغشوش دامن میزنند. اگر نظیر اتفاقاتی که این روزها در دانشگاههای آمریکا یا سرزمینهای اشغالی رخ میدهد و با خشونت با کودکان، غیرنظامیان، دانشجویان و اساتید رفتار میکنند در جای دیگری نظیر ایران یا کشورهای مستقل دیگر رخ میداد همین رسانهها با ضریب دادن به آنها شرایط را برای ایجاد یک اغتشاش فراگیر جهت میدانند؛ اتفاقی که متأسفانه طی سالهای گذشته در کشورمان رخ داد و رسانههای فارسی زبان با کلکسیونی از اخبار دروغین با پرداختن به مواردی همچون موضوعات قومیتی، جنسیتی، مباحث دینی، امنیتی و... درصدد نقشآفرینی در یک پروژه ضدایرانی هستند تا آرامش و وحدت موجود در جامعه را با یک خبر غیرواقعی به چالش بکشند بهویژه که پس از رویداد ۷ اکتبر و عملیات مشروع وعده صادق که منجر به از هم گسیختگی توان دفاعی آمریکاییها و صهیونیستها در غرب آسیا شد و سیاست بازدارندگی آنها تا مرز نابودی رفت، لذا این منازعه از سوی بازندگان میدان با ابزار رسانه تداوم یافت تا انگیزهای برای احیای آشوبها در ایران و عدم توجه آنها به مسأله غزه باشد، اما این پروژه به قدری سخیف است که خود طراحانش نیز آن را باور نکردهاند چه برسد به مخاطبان.
افزایش ضریب نفوذ رسانهای برای سلطهجویی
گزارههای موجود نشان میدهدرسانههای بیگانه درپی اثبات یک موضوع کذب نیستند، بلکه آنها به دنبال تغییر نگرش و ارزشهای مخاطبان هستند تا در این راستا هر امری در جهت اصلاح را به ضد خود تبدیل کنند، در این مسیر از فناوریهای تکنولوژیک استفاده کنند تا اهداف مغرضانه و سیاستهای کلی خود را در رسانههای نوین جهانی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و... گنجانده و موفق به ایجاد یک همگرایی بین رسانههای جهانی شوند و از این ضریب نفوذ بالا و تکنیکهای مدرن به دیده شدن گزارش و اخبار رسانههای معاند کمک کرده و قدرت بیشتری را به آنها تزریق کنند کما اینکه اشتراکگذاری این اخبار بهراحتی و با هزینه کمتری در رسانههای نوین انجام شده و در دسترس طیف گستردهای از مردم قرار میگیرد. واضح و مبرهن است که رخدادهایی که اکنون شاهد آن هستیم تصادفی و یکباره اتفاق نمیافتد و پشت آنها اتاق فکری هست تا براساس یک بستر و زیرساخت به چیدمان پروژه پرداخته و اجرای آن را به سایرین بسپارد؛ روندی که در گذشته نزدیک به ۲۰سال طول میکشید ولی اکنون بهدلیل سرعت در تغییرات و ضریب نفوذ رسانهای به کمترین زمان تقلیل یافته است. صهیونیسم که سلطه آشکار و پنهان بینالمللی را در سر میپروراند میکوشد با انواع و اقسام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به اهداف از پیش تعیین شده و سازمان یافته خود دست یابد. تنها چیزی که برای صهیونیسم از اهمیت بالایی برخوردار است نائل آمدن به اهداف خود با هر ابزار و ترفندی است که از عنصر فراگیری برخوردار است و از آنجا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی نمیتواند به تثبیت موجودیتش کمک و اهداف مد نظرش را اجرایی کند در تکاپو است با تغییر باورها و ارزشهای انسانی و همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابد. فتنهای که خنثی شده و نیازمند تدبیر بیشتر است تا مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار نگیرد. رجوع به افکارسنجی موسسات گوناگون از جمله کارنگی مبین این مطلب است که نسل جوان آمریکایی نگاه متفاوتی به حوزه سیاست خارجی داشته و معتقد است منابع آمریکا نباید صرف مدیریت رژیم صهیونیستی شود و مسائل مهمتری همچون آینده فلسطین به اولویت آنها تبدیل شده است تا با تحرکات خود باب تازهای در فعالیتهای ضد حقوق بشری کشورهای غربی باز کرده و با تدوین قوانین حقوقی مانع حمایت آمریکا از اسرائیل شوند. این واکنشها زنگ خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلی قدرتمند فعال در ایالات متحده است و با راهبرد رسانهای میخواهد از ضریب این اخبار کاسته و اذهان را به سوی دیگری منحرف کند تا صهیونیستها همچون ۷۰ سال گذشته مشغول نسلکشی باشند بهویژه که رژیم صهیونیستی در داخل هم با بحران افکار عمومی مواجه است و علاوه بر اختلافات دامنهدار در اتاق جنگ صهیونیستها و کابینه نتانیاهو، شهرکنشینها هم بهدلیل هراس ناشی از شکست امنیتی و دفاعی اقدام به مهاجرت معکوس کردهاند و در خصوص وضعیت گروگانها منتقد سیاستها هستند شرایطی که به فروپاشی داخلی و خارجی صهیونیستها منجر شده است و آنها با جنگ روایتها میخواهند به اوضاع مسلط شده و فضایی برای خروج از این شوکهای پی در پی پیدا کنند. شرایط موجود نشان میدهد زوال رژیم صهیونیستی، امری ایدئولوژیک نبوده و امری محتوم است بهویژه که درحال حاضر رژیم غاصب صهیونیست موجب بیاعتباری اروپا و آمریکا شده است و حاکمان آن قادر به پاسخگویی به افکار عمومی خودرا نیستند و از همینرو تحولات جهانی نوین منجر به ناتوانی آمریکا در مدیریت این نظام شده پس مانند محتضری که دست و پامیزند برای نجات خود ازمنجلابی که نتانیاهو برایش ساخته دست به دامن هر محرکی برای نجات میشودودروغهای رسانهای یکی ازاین راهبردهاست که تاریخ مصرفش گذشته است.
نقش پنتاگون در آشوبهای ضدایرانی
نظامیان پنتاگون طبق گزارشهای رسیده از سوی عناصر داخلی و خارجی، براندازی نظام را امری غیر قابل امکان دیدند بنابراین پروژه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران را به سنتکام سپردند تا از ظرفیتهای خود برای پیچیدهتر شدن شرایط ایران و تشدید تنشهای داخلی بهره برداری کند. آنها نیز با فناوریهای هوش مصنوعی اقدام عملیاتی مرتبط با دختران جوان را در دستور کار خود قرار دادند و با تمام قوا و طراحی یک جنگ ترکیبی علیه ایران به مصاف کشورمان آمدند، اما پس از تحمیل برخی مشکلات ونابسامانیها موفق به اتمام عملیات خود نشده و بازهم بصیرت و بیداری مردم باعث شد عرصه را خالی کنند، اما بدون شک از پا نمینشینند و با تدوین گزارشهایی غیرموثق همچون گزارش روز اخیر بیبیسی، مترصد یک فرصت برای تکمیل توطئههای بداندیشانه خود هستند. بنا بر تحقیقات صورت گرفته میز ایران در وزارت امور خارجه و سازمان سیا نقش اتاق فکر و رسانهای علیه کشورمان را عهدهدار هستند، اما اولین بار پیش از اغتشاشات سال۱۴۰۱ اتاق فکررسانهای ضدایرانی در اقدامی نادر به پنتاگون منتقل شد و آنها با گزارشهای سازمان منافقین، گروههای تروریستی تجزیهطلب و گروهکهای رادیکال داخلی به اقدامات خود در ناکارآمد جلوه دادن حاکمیت وایجاد آشوب اقدام کرده ومتأسفانه دربرخی زمینهها موفق شدند برنامههایی که همچنان پابرجاست و درمقاطع مختلف بهروزرسانی شده و برای اجرا به رسانههای معاند خارجی و پیاده نظام آنها در داخل سپرده میشود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی